سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چون خرد کمال گیرد ، گفتار نقصان پذیرد . [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:23 عصر

پرخاشگری به این صورت تعریف می شود
• عمل شروع خصومت یا هجوم
• تمرین یا عادت شروع حمله
• رفتار یا اقدام خصمانه یا ویرانگر
در روانشناسی،پرخاشگری انواع مختلف رفتار را در بر می گیرد، که آشکار است بعضی از آنها با هم مرتبط نیستند. در نتیجه، ارائه تعریفی مختصر از پرخاشگری دشوار است.
مویر( در سال 1986) یک طبقه بندی اولیه، و بسیار موثر، از 7 نوع مختلف پرخاشگری ارائه داد.
1) پرخاشگری نسبت به یک شکار طبیعی: حمله به طعمه توسط یک حیوان شکارگر
2) پرخاشگری بین اعضاء نرانواع : رقابت بین مردان همان نوع بر سر دستیابی به زن، قدرت، منزلت اجتماعی و غیره
3) عمل پرخاشگرانه ناشی از ترس شدید: پرخاشگری توأم با تلاش برای گریز از خطر
4) پرخاشگری تحریک پذیر: پرخاشگری نسبت به یک هدف قابل حصول که با ناامیدی القا می شود (برای نمونه، پرخاشگری برنامه زاد)
5) پرخاشگری منطقه ای: دفاع از یک فضای ثابت در مقابل افراد مزاحم، این نماد رفتارشناسی است.
6) پرخاشگری مادری: پرخاشگری مادر برای حفاظت از فرزندش در مقابل خطر. پرخاشگری پدری هم وجود دارد.
7) پرخاشگری وسیله ای: پرخاشگری به منظور دستیابی به هدف، که ممکن است واکنش اکتسابی به یک موقعیت باشد.


اساس زیست شناختی رفتار پرخاشگرانه
نتایج آزمایشها بر روی موشها(ووم سال و برنسون 1980، ریان و واندنبرگ 2002) و انسانها ( رینش 1977، رینش 1981، برنبوم و رینش 1997) نشان داده‎اند که در معرض آندروژن با غلظت زیاد در رحم بودن با افزایش پرخاشگری در بزرگسالی ارتباط دارد. سطوح بالای پرخاشگری در میمونها و موشهای نر با ترشح هورمون مونوآمین اکسید از A همراه است. با وجود این، مطالعات روی میمونها و انسانها نشان داده است که تأثیرات منفی را معمولاً می توان با روش تربیتی مناسب کاهش داد.
پرخاشگری در مقابل غریبه ها
ساده‎ترین نوع پرخاشگری برای شرح دادن به گروهی مربوط می شود که از خود در مقابل یک شکارگر دفاع می‎کنند تا نابود نشوند. گونه های قوی، حصاری در اطراف گونه‎ای ضعیف می کشند و از آنها دفاع می کنند، بنابراین پرخاشگری می‎کنند و خود را به خطر می ا ندازند، یا کل گروه می گریزند و گونه های ضعیف نابود می شوند.
پرخاشگری نسبت به همنوع خود
یکی از کاربردهای پرخاشگری این است که تعیین کننده رهبر گروه یا سلسله مراتب سلطه گری است. هدف دیگر پرخاشگری در اختیار گرفتن قلمرو خود است. در وهله اول این به معنی گریز از رقابت با همنوع خود است. یک تاثیر آن این است که همنوع در فضای موجود پخش می شود که هر کدام قلمرو مخصوص به خود را دارند. یکبار همه قلمرو مورد استفاده قرار گرفت، که سبب شد پرخاشگری کردن بجای گریز، منجر به مرگ شود.
پرخاشگری نسبت به دوستان
چون پرخاشگری بخشی از زندگی و تا حدی ارثی است، عدم توانایی در شرح پرخاشگری می تواند خطرناک باشد. اگر افرادی به مدتی طولانی زندانی شوند ممکن است با هم بجنگند. پرخاشگری را زمانی که این انگیزه تحقق یابد می توان بعنوان تفریح تجربه کرد، بویژه اگر خود فرد ریسک کند، تا منشاء زورگویی را توجیه کند.
روانشناسی
پرخاشگری یکی از مهمترین و بحث انگیزترین انواع انگیزش است. استفاده از آن بعنوان یک مقوله در روانشناسی انگیزش اغلب مورد انتقاد بوده است، چون آشکار است که این گستره وسیع پدیده ها، از جنگ جدید تا مشاجرات بین افراد را در بر می گیرد. بعید است که اینها غیر از ریسک صدمه زدن وجه مشترکی داشته باشند. این خطر همیشگی وجود دارد که مفاهیم و توضیحاتی که برای بررسی یک نوع از پرخاشگری سودمندند در زمینه ای دیگر اشتباه به کار روند. با وجود این در بسیاری از زمینه های روانشناسی و علوم اجتماعی دیگر از جمله موارد زیر به عنوان یکی از مهمترین موضوعات پابرجاست:
• انگیزش
• کردار شناسی و روانشناسی تطبیقی
• روانشناسی اجتماعی
• روانکاوی و انواع دیگر روانشناسی عمقی
• نظریه بازی
• مردم شناسی اجتماعی
• جرم شناسی
• علم اخلاق
• روابط بین المللی
• همانند سازی(شناسایی)
همه پرخاشگریها به سادگی و به طور مستقیم قابل تشخیص نیستند. ممکن است بعضی از پرخاشگریها در ظاهر نوعی رابطه دوستی باشند. این عمل پرخاشگری رابطه ای شامل چیرگی حتی سادیسم(دیگر آزاری جنسی) است به این نحو که دوست قویتر ، دوست ضعیفتر خود را با تهدید به طرد کردن آزار می دهد. پرخاشگری غیر مستقیم شامل اقداماتی از قبیل شایعه پراکنی در مورد دیگران، حتی به دروغ است، همانطور که پرخاشگری اجتماعی ممکن است اعتماد به نفس یا موقعیت اجتماعی را مورد حمله قرار دهد. همه اینها با هم توسط راشل سیمونز در کتاب ( Odd Girl Out) تحت عنوان پرخاشگری جانشین شرح داده شده است.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ