سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس در دلش، دانه خردلی از تعصّب باشد، خداوند او را روز قیامت با اعراب جاهلی برانگیزد [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
سه شنبه 90 اردیبهشت 6 , ساعت 2:3 عصر

رواندرمانی مبتنی بر « تاب آوری»[1]
ساز و کار«انگیزش»[2] در جانوران بر دوش سامانه آدرنرژیک قرار گرفته است.

سیستم آدرنرژیک یا سمپاتیک بدن جانوران، در هنگام رویارویی جانور با عامل مزاحم یا مخاطره آمیز بیرونی فعال می شود و جانور را برمی انگیزد تا یکی از دو گزینه«ستیز» یا«گریز»[3] را برگزیند. در این هنگام، جانور یا درگیر حذف عامل مزاحم می شود یا خود را از عامل مزاحم دور می کند و در هر دو صورت به آرامشی فوری دست می یابد. این آرامش فوری بازخورد مثبت[4] به  سیستم عصبی مرکزی می دهد و در نتیجه ، از طریق«شرطی سازی عامل»[5]جانور تقویت می شود که در هر مواجهه با عامل ناخوشایند بیرونی از دوگانه«ستیز- گریز» استفاده کند.

بسته به این که نخستین پاسخ های آرامش بخش جانور«گریز» باشد یا«ستیز»، جانور براساس سازوکار«نقش پذیری»[6]استراتژی مقابله ای[7]خود را برمی گزیند. چنین الگوی رفتاری به طور شایعی در انسان ها نیز مشاهده می شود. در واقع انسان با این الگوی رفتاری همچنان یک موجود حیوانی[8]باقی می ماند با این تفاوت که الگوی«ستیز- گریز» او پیچیده تر و نهانی تر[9] می گردد.

در واقع ، این الگو گرچه از دیدگاه «حفظ بقا»[10] کارآمد و مقرون به صرفه است و موجب حفظ انسان به عنوان یک«گونه»[11] می شود، از دیدگاه«رشد شخصی» الگویی ناکارآمد است و انسان با این رویکرد، حداکثر یک حیوان باهوش[12] خواهد بود نه یک حیوان معنوی[13].

از نظر نگارنده، روان درمانی های معطوف به تغییر هیجان(یا به تعبیر عامیانه تر از حال بد به حال خوب) همگی روش هایی هوشمندانه برای مواجهه(ستیز) یا اجتناب(گریز) را در مقابل محرک های مزاحم ارائه می دهند و در نهایت منجر به هوشمندتر عمل کردن این موجود حیوانی خواهند شد.

در روان درمانی معطوف به«تاب آوری» ، هدف تسهیل و توسعه مهارت های«ستیز- گریز» نیست بلکه هدف بیرون آوردن انسان از این«دوگانه حیوانی»[14] است. در این رویکرد به جای تلاش برای بیرون آوردن انسان از«رنج»[15] چه با مهارت های عملی(همچون تن آرامی)[16] و چه با مهارتهای ذهنی(همچون بازسازی شناختی[17] یا تغییر چارچوب[18])، انسان تشویق می شود تا در رنج خود بماند، بدون اینکه اقدامی صورت دهد. این رویکرد که شاید برای اولین بار در«تائو ته چینگ»[19]نوشته «لائوتزو»[20] حکیم چینی با عنوان«عمل با بی عملی»[21] معرفی شد، به جای تلاش برای رفع رنج، موفق به تربیت انسانی فراحیوانی[22] می گردد.

برخی روش های مبتنی بر « تاب آوری »

ادامه مطلب...

سه شنبه 90 اردیبهشت 6 , ساعت 2:1 عصر

روانشناسی هیجان
یکی از مشکلات اصلی که پژوهشگران هیجان با آن روبرو هستند فهمیدن علت یا علتهای هیجان است. در این بررسی علیتی دیدگاه‌های متعددی مطرح شده است که دیدگاه‌های زیستی ، روان تکاملی ، شناختی رشدی ، روان کاوی ، اجتماعی ، جامعه شناختی ، فرهنگی و انسان شناختی از جمله آنها هستند.
نگاه اجمالی
هیجانها چند بعدی هستند. هیجانها به صورت پدیده‌های ذهنی ، زیستی ، هدفمند و اجتماعی وجود دارند. هیجانها از این نظر احساسهای ذهنی هستند که باعث می‌شوند به صورت خاصی مثل عصبانی یا شاد احساس کنیم. هیجانها واکنش‌های زیستی هم هستند. آنها پاسخهای بسیج کننده انرژی‌اند که بدن را برای سازگار شدن با هر موقعیتی که روبرو می‌شویم آماده می‌سازند. برای مثال خشم نوعی میل انگیزشی در ما ایجاد می‌کند تا کاری انجام دهیم که معمولا آن را انجام نمی‌دهیم، مثلا با یک دشمن بجنگیم یا به یک بی‌عدالتی اعتراض کنیم. هیجانها پدیدهای اجتماعی نیز هستند. وقتی هیجانی می‌شویم علائم قابل تشخیص چهره‌ای ، ژستی و کلامی می‌فرستیم که کیفیت هیجان پذیری ما را به دیگران منتقل می‌کند. (مثل حرکت ابروهایمان و تن صدایمان)
این اصطلاح از ریشه لاتین Emovere به معنی حرکت ، تحریک ، حالت تنش یا تهییج مشتق شده است.
ابعاد هیجان

ادامه مطلب...

سه شنبه 90 اردیبهشت 6 , ساعت 2:0 عصر

انواع هیجان
مقدمه

ما در زندگی روزمره خود با انواع هیجانات رو در رو هستیم. بطوری که این آشنایی ما با هیجانات به دوران نوزادی ما بر می‌گردد. به عبارتی ما از لحظه تولد برخی از هیجانات را با خود داریم و این اهمیت و نقش هیجانات مختلف را در زندگی نشان می‌دهد. برخی از هیجانات لذت بخش ، خوشایند و تقویت کننده هستند، بطوری که فرد برای رسیدن به آن حالت خاص از هیجانات ممکن است تقلا و تلاش هم بکند.

ولی برخی دیگر بیشتر جنبه آزارنده را دارند و شاید فرد تلاش برای اجتناب از رسیدن به آنها داشته باشد یا اگر در آن حالات قرار گیرند، تلاش کند خود را از آن نوع هیجان رهایی دهد. به این ترتیب هیجانات از لحاظ میزان خوشایندی یا ناخوشایندی به دو دسته تقسیم می‌شوند: هیجانات مثبت و منفی. اما به این نکته باید توجه داشت، هر یک از هیجانات اهمیت و نقش مهمی در زندگی دارند. و کارکرد خاصی برای هر یک وجود دارد.
هیجان ترس

در اغلب بحثهای مربوط به هیجان ترس جای مهمی را به خود اختصاص داده است و حتی آن را به عنوان علت اصلی اختلالات عصبی شناخته‌اند. اما ترس همیشه ایجاد کننده ناراحتی و مشکل نیست. وجود آن در خیلی از مسائل موقعیتهای زندگی لازم است. این هیجان شاید از آن جهت اهمیت ویژه‌ای دارد که در آن حالت فشار و تخریب بطور بالقوه از نظر مقدار و اهمیت بر حالت سازنده تفوق دارد و معمولا آمادگی برای بروز واکنشهای اجتنابی بیشتر از آمادگی برای کنشهای اکتسابی است.

شکسپیر می‌گوید: "از میان همه تمایلات و احساسات بد ، ترس منفورترین آنهاست." علائم ترس عبارتند از لرزیدن بدن ، سفید شدن پوست ، غدد عرقی فعال می‌شوند، مو بر بدن راست می‌شود، ترشحات دستگاه گوارش و کلیه‌ها زیاد می‌شود و فضولات بدن به دلیل انبساط ماهیچه‌های اسفنکتر بطور غیر عادی رفع می‌شود. میزان تنفس زیاد می‌شود، قلب به تندی و شدت می‌زند. قوای ذهنی به مقدار زیادی مختل می‌شود. این علائم حتی در چهارپایان مثل سگ و گربه و میمونها نیز دیده می‌شود. پرندگان نیز در هنگان ترس تمامی پرهای خود را در هم فرو می‌برند و در این حالت جثه‌شان کوچکتر به نظر می‌رسد.

از دیگر علائم ترس عبارت است از باز شدن دهان ، بالا رفتن ابروها ، فردی که دچار ترس شده است در آغاز مثل یک مجسمه از حرکت باز می‌ایستد نقش می‌گیرد یا اینکه قوز می‌کند و دولا می‌شود، بطوری که گویی می‌خواهد خود را از دیده‌ها پنهان می‌کند. فعالیت غدد بزاقی کم و دهان خشک می‌شود. گاه ترس ضعیف باعث می‌شود در فرد میل شدیدی به خمیازه کشیدن بوجود بیاید. چشمها در حالت ترس شدید از حدقه بیرون می‌افتند و به سوی عامل ایجاد کننده وحشت ثابت می‌مانند، یا اینکه بی قرار از جهتی به جهت دیگر می‌چرخند. ترس همچون سایر هیجانات از شدت و ضعفهای مختلف برخوردار است. ترس شدید علاوه بر علائم متفاوت (از لحاظ شدت) کارکردهای مختلف می‌تواند داشته باشد.
هیجان خشم

ادامه مطلب...

سه شنبه 90 اردیبهشت 6 , ساعت 1:57 عصر
مفهوم تاب آوری (Resiliency ) و کاربرد آن در پیشگیری از اعتیاد
تاب آوری در مورد کسانی بکار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند. از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست .

اعتیاد یکی از بغرنج ترین مسایل انسان و تهدیدی جدی برای سلامت جسمی و روانی جوامع بشری است که تدریجاً به یک نگرانی عمده برای ملت ها و دولت ها تبدیل شده است.

کنترل اعتیاد مستلزم برنامه ریزی صحیح و صرف بودجه های هنگفت می باشد که در دو بخش کاهش عرضه و کاهش تقاضا صورت می گیرد . در بحث کاهش تقاض ، پیشگیری یک مقوله فوق العاده مهم است که به دلیل کارایی ، اثر بخشی و مقرون به صرفه بودن از جایگاه ویژه ای در کنترل اعتیاد برخوردار است .

پیشگیری ، استراتژی ها و فعالیت های آن در جهان روز به روز در حال دگرگونی ، پیشرفت و پیمودن مسیر تکامل هستند تا با رسیدن به حداکثر کارایی، حداقل میزان رشد اعتیاد را برای جوامع به ارمغان آورند. در برنامه های پیشگیری توجه به عوامل محافظت کننده و خطر ساز اعتیاد یک اصل اساسی بوده و برنامه ریزی بر مبنای آنها صورت گرفته است.

در واقع نگاه کلی و خط مشی اصلی در برنامه های پیشگیرانه بر روی ویژگی های افراد معتاد، متمرکز بوده و مداخلات و اقدامات پیشگیرانه برای زندگی افراد سالم نیز برهمین مبنا طراحی و برنامه ریزی شده اند . این برنامه ها تا حدود زیادی موفق و کارآمد بودهظاند ، اما همواره این وجه از قضیه نادیده گرفته شده که در میان جامعه افراد زیادی هستند که علیرغم داشتن خطرات فراوان در زندگی و از سر گذراندن شرایط سخت و دشوار توانسته اند سالم بمانند و به راه اعتیاد کشیده نشوند.

ما در برنامه های پیشگیرانه غالباً از یاد می بریم که در میان جمعیت ?? میلیونی کشور با آنکه میزان اعتیاد ? % است اما ?? % یعنی چیزی حدود ?? میلیون نفر از جمعیت سالم هستند و اگر چه بسیاری از این جمعیت غیر معتاد شرایط پر خطر و دشوار اعتیاد را تجربه کرده اند و در تهدید عوامل خطرساز به سر برده اند، اما توانسته اند از خطرات سربلند بیرون بیایند و معتاد نشوند. باید پرسید که چه عامل یا عواملی باعث می شوند که افرادی که در شرایط نابسامان و پر استرس زندگی می کنند و در معرض بسیاری از عوامل خطرساز هستند به سمت سوء مصرف مواد نروند؟

این افراد چگونه سالم می مانند در حالیکه بسیاری از نزدیکان آنها و کسانی که در شرایط آنها بوده اند در دام اعتیاد می افتند ؟ راز این سالم ماندن چیست ؟ بدون شک پاسخ به این سؤالات می تواند سرآغاز دستیابی به اطلاعات و دانش مفیدی در زمینه پیشگیری از اعتیاد و طراحی برنامه های پیشگیرانه باشد و پاسخ سؤالات فوق در مفهوم تاب آوری یا Resiliency نهفته است.

 

 

Resiliency در فرهنگ لغات، کشسانی و خاصیت فنری و ارتجاعی ترجمه شده است که البته این واژه ها رسایی و گویایی لازم را برای انتقال مفهوم این واژه در حوزه پیشگیری از اعتیاد نداشته و به همین دلیل تاب آوری که بعنوان معادل فارسی آن برگزیده شده، اصطلاح بهتر و مناسب تری است .

واژه تاب آوری را می توان به صورت توانایی بیرون آمدن از شرایط سخت یا تعدیل آن تعریف نمود. در واقع تاب آوری ظرفیت افراد برای سالم ماندن و مقاومت و تحمل در شرایط سخت و پر خطر است که فرد نه تنها بر آن شرایط دشوار فائق می شود بلکه طی آن و با وجود آن قوی تر نیز می گردد . پس تاب آوری به معنای توان موفق بودن، زندگی کردن و خود را رشد دادن در شرایط دشوار (با وجود عوامل خطر) است . این فرایند خودبه خود ایجاد نمی شوند مگر اینکه فرد در موقعیت دشوار و ناخوشایندی قرار گیرد تا برای رهایی از آن یا صدمه پذیری کمتر ، حداکثر تلاش را برای کشف و بهره گیری از عوامل محافظت کننده (فردی و محیطی) در درون و بیرون خود که همواره به صورت بالقوه وجود دارد بکار گیرد .

تاب آوری در مورد کسانی بکار می رود که در معرض خطر قرار می گیرند ولی دچار اختلال نمی شوند. از این رو شاید بتوان نتیجه گیری کرد که مواجه شدن با خطر شرط لازم برای آسیب پذیری هست اما شرط کافی نیست . عوامل تاب آور باعث می شوند که فرد در شرایط دشوار و با وجود عوامل خطر از ظرفیت های موجود خود در دست یابی به موفقیت و رشد زندگی استفاده کند و از این چالش و آزمون ها به عنوان فرصتی برای توانمند کردن خود بهره جوید و از آنها سربلند بیرون آید .

تاب آوری با در نظر داشتن توأم شرایط استرس زا و توانایی ذاتی افراد برای پاسخ گویی، دوام آوردن و رشد نرمال در حضور شرایط استرس زا مطرح می شود. مفهوم تاب آوری یک راه حل امیدبخش و خوشایند است زیرا سرانجام سختی ها و شرایط بد دوران کودکی می تواند بالقوه ویرانگر و ناامید کننده باشد. شواهد روشنی در مورد وجود رابطه میان وقایع ناخوشایند و سختی زندگی در دوران کودکی با بروز اختلالات روانی در سال های بعدی زندگی وجود دارد که از این اختلالات می توان افسردگی، سوء مصرف مواد و خودکشی را نام برد.


? تاب آوری به سه دلیل می تواند در تحقیقات و تجربیات مفید واقع شود:

?) اطلاع از تاب آوری و آسیب پذیری و عوامل محافظت کننده و خطرساز، پیچیدگی اختلالات روانی (از جمله اعتیاد) و علل آنها را روشن می کند و این موضوع بر نیاز به توجه به روابط بین حوادث قبلی و نتایج فعلی زندگی تأکید می کند و به استثناها بیش از عواقب پیش بینی شده توجه می نماید.

?) پی بردن به اینکه چرا بعضی از کودکان علیرغم قرار گرفتن در شرایط دشوار ، موفق می شوند در شناختن امکانات ناشناخته قبلی برای پیشگیری کمک می کند .

?) ایده تاب آوری باعث امیدواری در تجارب بالینی می شود و به هر حال مزیت عمده آن این است که خواهیم دانست که بسیاری از بچه ها به سرنوشت محتومشان گردن نمی نهند و تسلیم نمی شوند.


? تاب آوری پنج خصوصیت مهم دارد که در زیر ذکر شده اند :

?) تاب آوری یک روند پویا و دینامیک است ، نه یک وضعیت ثابت

?) تاب آوری موقعیتی است یعنی یک رفتار سازگارانه در یک موقعیت ممکن است در موقعیت دیگر ناسازگار باشد .

?) تاب آوری محصول تعامل ویژگی های شخصیتی ذاتی با فاکتورهای محیطی است .

?) تاب آوری در موقعیت هایی که چندین ریسک فاکتور وجود دارد ، پیچیده تر است .

?) تاب آوری می تواند آموختنی باشد .


? تاب آوری و کاربرد آن در پیشگیری از اعتیاد :

در رویکرد جدید پیشگیری از اعتیاد شناسایی و ارتقاء عوامل محافظت کننده از جمله عوامل تاب آوری و شناسایی وکاهش عوامل خطرساز از جایگاه پراهمیت و ویژه ای یرخوردار است . تاب آوری یاResiliency یکی از مفاهیمی است که اخیراً در حوزه پیشگیری از اعتیاد و سایر اختلالات روانی و آسیب ها مطرح شده و می تواند کلید پیشگیری باشد . در حال حاضر این عقیده در موضوع پیشگیری از اعتیاد در حال رشد است که برنامه های پیشگیری می تواند بر مبنای اطلاعات کسب شده از مطالعه بر روی کسانی باشد که به طور موفقیت آمیز از سوء مصرف مواد اجتناب کرده اند نه آنهایی که الزاماً مواد مصرف کرده اند .

شاید پاسخ گفتن به این سؤال که(( برنامه های پیشگیری باید بر مبنای مثبت ها باشد یا منفی ها؟)) دشوار باشد ، اما باید در نظر داشته باشیم که از افرادی که به مصرف مواد(( نه گفته اند)) نیز می توان چیزهای بسیاری آموخت. در سال های گذشته بیشتر توجهات در زمینه سوء مصرف مواد در جوانان به این نکته معطوف بود که چرا فلان جوان به راه خطا رفت (معتاد شد ) و به این سئوال که چرا جوان دیگر راه درست را در پیش گرفت ( یعنی از مواد اجتناب کرد ) توجهی نمی شد. جدیداً توجهات به مطالعه بر روی آن دسته از جوانان پر خطر که توانسته اند در اجتناب از مواد موفق باشند ، معطوف شده است. این جوانان اگر چه موقعیت ها و شرایط تهدید آمیز بسیاری برای گرایش به مصرف مواد داشته اند، اما توانسته اند از خطرات سربلند بیرون بیایند که بواسطه تاب آوری مبتنی بر عوامل محافظت کننده ای بوده است که به آنها کمک کرده تا از مواد اجتناب کنند. مثلاً بچه های افراد الکلی بیشتر از بچه های دیگر در معرض خطر گرایش به الکل هستند اما طیف وسیعی از آنها به طرف الکل نمی روند و سالم می مانند و از همین رو تاب آور به شمار می آیند.

مفهوم تاب آوری شیفت به یک چهارچوب جدید را در زمینه پیشگیری از اعتیاد مطرح می کند. این شیفت از مبدأ کاهش ریسک فاکتورهای محیطی ( که زمینه ساز بروز رفتارهای ناسازگار و اختلالات روانی هستند) به سمت تاب آوری و ارتقاء آن می باشد.

در این چهارچوب جدید، شناخت عوامل محافظت کننده محیطی، اصلی است که از آن می توان به سان سپری در مقابل اثرات زیان آور ریسک فاکتورها استفاده کرد. به علاوه آگاهی و شناخت آسیب پذیری های فردی که تهدیدی برای تاب آوری به شمار می رود از اهمیت زیادی برخوردار است. بنابراین تاب آوری به عنوان محصول تعامل فاکتورهای فردی و محیطی و آنچه که در طی سال های رشد کودکی و نوجوانی در فرد شکل می گیرد و پرورش می یابد مطرح می گردد. پس تاب آوری می تواند با تقویت عوامل محفاظت کننده در محیط کودک همراه با ارتقاء مهارتهای زندگی و توانایی های شخصی وی توسعه یابد.

ناگفته نماند که هر فرد می تواند در موقعیتی تاب آور (Resilient)، و در موقعیتی دیگر غیر تاب آور (Nonresilient) باشد، که به کیفیت ارتباط فرد با عوامل خطر و عوامل محافظت کننده بستگی دارد. در بهترین شرایط حتی عامل خطر می تواند، زمینه ای برای جستجوی منابع محافظ توسط فرد گردد و در عمل تبدیل به عاملی محافظ برای فرد شود. مثلاً اگر تأثیر اولین تجربه مصرف مواد که عامل زمینه ساز برای تداوم مصرف می باشد با خاطره تلخی مثل سرگیجه، تهوع و … همراه باشد این، سابقه می تواند برای همیشه فرد را از مصرف مواد دور کند و این خاطره برای او نقش عامل محافظت کننده را خواهد داشت. برخی از مهمترین عوامل تاب آور عبارتند از داشتن تصویر مثبت از خود، کنترل فرد بر زندگی خود، احساس مسئولیت و ارزش های اخلاقی و …

? نتایج مطالعات انجام شده

در مورد تاب آوری و عوامل تاب آوری مطالعات متعددی انجام شده که برخی از آنها ذکر می گردند.

ـ در یک مطالعه گسترده، چندین فاکتور محافظت کننده بالقوه که به نظر می رسید احتمال گرایش به الکل و مواد را کاهش می دهند، شناسایی شدند. در این مطالعه مشخص شد که روابط صمیمانه باخانواده، وجود الگوهای مؤثر و قوی در زندگی، موفقیت های تحصیلی، پیوند محکم با مدرسه و تلاش برای رسیدن به آرزوها، نوجوانان را کمتر به سمت مواد سوق می دهد. همچنین به نظر می رسید که خلق و خو و روحیات ملایم نوجوانان را قادر به سازگاری با استرس ها و سازگاری با دید مثبت می کند که این هر دو باعث تقویت عوامل محافظت کننده در فرد می شوند. (????) Hawkins , Lishner

در سال ???? انسیتو ملی سوء مصرف الکل در آمریکا سه گروه از فاکتورهای بالقوه محافظت کننده را معرفی کرد که مشتمل بر فاکتورهای والدینی، همسالان و محیطی می باشند.

?) فاکتورهای والدینی شامل : مخالفت والدین با مصرف الکل، توقع پاک بودن و عدم مصرف و روابط خانوادگی محکم و مهارت های اجتماعی.

?) فاکتورهای گروه همسالان : درک درست و دقیق معیارهای مصرف و عدم مصرف بوسیله همتایان و مهارت های امتناع از مصرف مواد در مقابل فشارهای همسالان.

?) فاکتورهای محیطی : در دسترس نبودن الکل، توانایی انتقاد از تبلیغات الکل

در رابطه با فاکتورهای محافظت کننده که در این مطالعه توصیف شدند، اعتقاد عمیقی به آموزش وجود داشت نوجوانان حتی اگر در معرض ریسک فاکتورها هم نبودند آموزش داده می شدند که در این صورت نسبت به همسالان خود با احتمال کمتری به سمت مصرف مواد می رفتند. این مطلب نشان می دهد که برنامه هایی که طی آنها دانش آموزان آموزش می بینند، می توانند تاب آوری را در آنان پرورش دهند.

دانش آموزانی که دارای مهارت های اجتماعی از جمله مهارت مقاومت در برابر تعارف دوستان هستند نیز تاب آوری نشان می دهند.

ـ همچنیـن در یک مطالعـه دیگر فـاکتـورهـای محافظت کننده درسه گروه تقسیم بندی شدند Gramezy ????) :

?) ویژگی های کودک : تیپ شخصیتی ملایم و مثبت، استقلال، وابسته نبودن، امیدواری بالا و امید به آینده، همدلی، شوخ طبعی ، بهره هوشی بیشتر از ???.

?) ویژگی های خانواده:زندگی با خانواده، روابط ایمن بخش مادر و کودک، روابط صمیمی با یکی از والدین. برقراری دیسیپلین متعادل توسط والدین، نظارت والدین.

?) حمایت های اجتماعی : دوست قابل اعتماد و با تجربه بزرگتر برای بچه هایی که در حمایت خانواده نیستند. حمایت دوستان.

حمایت یک بزرگتر در مدرسه، حمایت خانواده از طرف کلیسا یا محل کار و …

ـ یکی از طولانی ترین مطالعات تاب آوری بر روی بچه های پر خطر که در معرض عوامل خطر ساز روانی اجتماعی و بیولوژیک بودند در جزیره هاوایی و در سال ???? توسط W erner آغاز شد و ?? سال به طول انجامید.

در این مطالعه کوهورت که گروهی از بچه ها از دوره پیش از تولد تا جوانی بررسی و پیگیری شدند، اطلاعات ذیقیمتی در مورد تاب آوری و عوامل خطرساز بدست آمد. از ??? نفر کودکی که در این مطالعه حضور داشتند ??? نفر در معرض خطراتی مثل استرس پری ناتال، فقر، ناپایداری خانواده و والدین دچار اختلالات روانی بودند. ?? نفر آنان در بزرگسالی، افرادی شایسته، مطمئن و مراقب بودند. نتایج مطالعه نشان داد که اثرات استرس های ایجاد شده با گذشت زمان کاهش یافت و نتایج ناشی از هر عامل خطرساز بیولوژیک در واقع به کیفیت محیط تربیتی بستگی داشت.

مطالعه ورنر در سال ???? فاکتورهای فردی و محیطی را که مشخصاً با سازگاری موفقیت آمیز در موقعیت های پر خطر مرتبط هستند شناسایی کرد از جمله می توان به این موارد اشاره کرد :

? ) ویژگی های ذاتی و فطری که اجازه مطرح شدن موضوعات و مسائل را با دیگران به منظور آگاهی از نظرات و راه حلهای آنها می دهند و به این ترتیب برقراری روابط مثبت با دیگران تسهیل می شود.

? ) مهارت هایی که استفاده مؤثر از توانایی ها و استعدادها را ممکن می کند.

? ) مهارت های والدین که شایستگی و اعتماد به نفس را در بچه ها پرورش می دهند.

? ) حمایت بزرگسالان

?) فرصت هایی برای گذارهای مهم زندگی.

علاوه بر اینها مطالعه و رنر نشان داد، در دهه اول زندگی تقریباً ?? درصد بچه ها یک والد الکلی قهار داشتند که از این ?? درصد متعاقباً تا سن ?? سالگی دچار مشکلات جدی رفتاری و یادگیری شدند در حالیکه بقیه چنین مشکلاتی را تجربه نکردند. یافته های دیگر مطالعه حاکی از تفاوت شیوع مشکلات خطرناک جسمی، یادگیری و رفتاری در میان دختران و پسران بود.

تا سن ده سالگی در پسران رابطه معناداری میان مواجهه با ریسک فاکتورهای مختلف و بروز مشکلات نیازمند انواع خدمات اجتماعی و مداخـلات پـزشکی وجود داشت یعنی بـا موجهه بـا ریسک فـاکتورهـا، احتمال بروز مشکلات افزایش می یافت.

این نسبت در دهه دوم تغییر کرد (از ?? تا ?? سالگی). در حالیکه پسران پرخطر ? برابر بیشتر از دختران مورد غفلت جدی بودند، تا سن ?? سالگی مشکلات روانی در دخترها بیشتر از? برابر بود. علاوه بر این در بچه هایی که در دهه اول مشکلات یادگیری و یا رفتاری جدی در آنها شناسایی شد. شمار بیشتری از پسران نسبت به دختران بهبود یافتند.

جالب است که محققان بعضی از فاکتورهای تاب آوری متفاوت در بین دو جنس را شناسایی کردند. مثلاً در میان دختران جوان، تجاربی که منجر به پرورش تکامل و استقلال می شوند نظیر فقدان پدر، احساس مسئولیت در قبال بچه های کوچکتر و شاغل بودن مادر در خارج از خانه باعث بروز تاب آوری و شایستگی شدند. از سوی دیگر، تاب آوری در پسران با حضور پدر، اختلافات خانوادگی کم و نیز کم جمعیت بودن خانواده و وجود نظارت کافی و چارچوب های مشخص ارتباط داشت. به هر حال در این مطالعه روی هم رفته تعداد بیشتری از دختران پر خطر نسبت به پسران پر خطر در جوانی تاب آور شدند.

ـ مطالعات نشان می دهد که کلاً فاکتورهای تاب آوری نسبت به فاکتورهای خطرساز، نقش مهم تری را در سوء مصرف مواد و پروسه مقاومت در برابر مواد بازی می کنند. همچنین مشخص شد که جنسیت یک عامل مهم و تأثیر گذار است، چنانکه در بالغین مذکر تاب آوری دارای یک اثر مستقیم در مصرف مواد بطور کلی و سن اولین مصرف است، در حالیکه عوامل خطرساز در این مورد اثر مستقیم دارند.

در بالغین مؤنث، تاب آوری دارای یک اثر مستقیم روی مصرف مواد و عوامل خطرساز اثر غیر مستقیمی روی سن اولین مصرف دارند. این مطالعه نشان می دهد که با آنکه مداخلات زودرس برای هر دو جنس حائز اهمیت هستند، فاکتورهای تاب آوری باید قبل از شروع مصرف مواد در جنس مذکر در نظر گرفته شود و برنامه ریزی گردند.

ـ یک مطالعه دیگر نشان داد که حضور یک بزرگتر در زندگی کودک که به وی علاقمند باشد حتی در حضور والدین با عملکرد بد می تواند اثر مثبت واضحی بر بقیه زندگی او به عنوان یک بزرگسال بگذارد. بدیهی است که تاب آوری در خلاء توسعه نمی یابد و در زمینه خانواده و جامعه است که این رشد صورت می گیرد ،.موضوع چالش انگیز این است که چگونه می توان به بچه ها کمک کرد تا توانایی بیشتری در ارتقاء تاب آوری داشته باشند و نیز چگونه می توان به بزرگترها کمک کرد تا در مؤثرتر کردن این تاب آوری سهیم باشند (اوسولیوان ـ ????)

یافته های مرتبط با فرهنگ ها و گروه های سنی مختلف نشان می دهد که در همه فرهنگ ها، فاکتورهای تاب آوری می توانند وجود داشته باشند، اما چگونگی و روند آن متفاوت است.

سن کودکـان یک نقش اساسی دارد، یعنی اینکه یک شیفت قابـل توجه از وابستگی به خدمـات و حمایت های خارجی در بچه های کوچکتر به سمت اعتماد کردن به مهارت های بین فردی و اجتماعی در بچه های بزرگتر به صورت یک مدل تا دوران بزرگسالی وجود دارد. اطلاعات بدست آمده نشان می دهند که شکل گیری توانایی های فرد با گذشت زمان ادامه می یابد.

Surla wolf_ ????معتقد است که تاب آوری سیمای تحمل هر فرد است. ژنتیک و ویژگی های سرشتی هر دو تعیین کننده هستند و به نوبه خود با تجربیات زندگی تغییر می یابند.

هوش خوب، سازگاری آسان خلق و خوی اجتماعی و یک ظاهر کمک خواه پاسخ های مثبت دیگران را بر می انگیزد و به داشتن یک احساس درونی مثل احساس ارزشمند بودن، شایستگی و خوداثربخشی که همواره با تاب آوری مرتبط بوده است کمک می کند. آنچه اهمیت دارد این است که تاب آوری با استرس های بیش از حد محیطی پرورش نمی یابد. مشکلات و نابسامانی های مرتبط با فقر و بیکاری بسیار بزرگ هستند و در بین نسلها انتقال می یابند.

این مشکلات باعث خشونت های خانوادگی ، اختلاف والدین، والدین سخت گیر و بی توجه و کودک آزاری می شوند. ولی از طرف دیگر بعضی از مطالعات مطرح می کنند که این مشکلات ممکن است در تقویت تاب آوری بچه ها نقش داشته باشند.

Zunz , Norman , Tarne(????) مطالعات مختلفی بر روی فاکتورهای تاب آوری که به ارتقاء رشد و توسعه روانی کمک می کنند انجام دادند. Turner و دیگران این فاکتورها را در دو دسته فاکتورهای فردی و محیطی که آسیب پذیری را کاهش و تاب آوری فرد را افزایش می دهند تقسیم بندی کردند.

در این تقسیم بندی فاکتورهای فردی شامل خلق و خوی آسان گیر، بهره هوشی بالا، خود اثربخشی، ارزیابی واقع بینانه محیط، مهارتهای حل مشکلات اجتماعی، احساس مسوولیت، همدلی، دل دیگران را به دست آوردن ،شوخ طبعی و توانایی سازگاری بودند و فاکتورهای محیطی مشتمل بودند بر عوامل حفاظت کننده در خانواده، مدرسه و جامعه، از جمله : مراقبتهای زودرس والدین ، تشویق و روابط گرم و صمیمی با یک بزرگتر، محیط خانوادگی گرم و صمیمی، توقعات بالای والدین، مسئولیت پذیری و پاسخگو بودن خانواده، الگوی مثبت، نظارت و مهارت های والدینی خوب، سنت ها و مقررات خانوادگی، حمایت از شایستگی ها و اهداف زندگی جوانان، حمایت خانوادگی مستمر، فرصت دادن به دانش آموزان برای انجام فعالیت های گوناگون، وجود جو حمایت گر مدرسه و هنجارهای مثبت جامعه.

مطالعات محدودی روی تاب آوری در جمعیت های ویژه مثل بچه های خیابانی انجام شده است. Neiman (????) فاکتورهای مشخص را در رابطه با تاب آوری در کودکان خیابانی شناسایی کرده است. او این فاکتورها را در دو دسته فردی (فاکتورهای سرشتی ، جنس و خلق و خو) و فاکتورهای محیطی (صمیمیت، رابطه مادر و کودک روابط خانوادگی و فاکتورهای خارج از خانواده ) دسته بندی کرد.

چندین مطالعه دیگر نیز فاکتورهای مرتبط با تاب آوری را در بچه ها شناسایی کرده اند. کودک با فاکتوری که ((فاصله سازگار)) نامیده می شود، دو کار را انجام می دهد: از نظر هیجانی و روانی از هرج و مرج موجود در خانواده جدا می شود و بیشتر زندگی عادی اش را در جهان بیرون از خانواده یعنی مدرسه و دوستان از سر می گیرد و اجازه نمی دهد مشکلات الکل یا مواد فرد مراقبت کننده اش در مرکز دنیای او باشد و او را تحت تأثیر قرار دهد.

احساس امید به آینده و عزم و اراده نیز با تاب آوری همراهی دارد. محققان بچه های بسیار کوچکی را مشاهده کرده اند که برای فهمیدن موقعیتشان، با تجربه کردن شماری از سختیها مثل فقر و مشکل مواد در خانواده کوشش می کنند. بچه های تاب آور صفاتی مثل امیدواری، پر طاقتی، انگیزه و اعتقاد به آینده روشن، علیرغم مواجهه با چالش ها و مشکلات را نشان می دهند.

محققان همچنین دریافتند که توانایی توسعه مهارت های شایستگی با تاب آوری مرتبط هستند. شایستگی شامل کیفیت پاسخدهی، انعطاف پذیری، همدلی، مهارت های اجتماعی، احساس درک دیگران ،شوخ طبعی و بسیاری از رفتارهای اجتماعی دیگر.

محققان همواره شواهدی برای وجود این ویژگی ها در افراد تاب آور داشته اند و اهمیت یکسانی برای فقدان هر کدام از این ویژگیها در افراد دچار مشکلات جدی روانی، قضایی و رفتاری قائل بوده اند.

اصل دیگری که با تاب آوری مرتبط بوده ، توانایی استفاده موثر از سیستم های حمایتی می باشد. بچه هایی که در فعالیت های مدرسه شرکت داشتند، با مشاوران صحبت کردند، بطور فعال یک الگوی جانشین والدین را جستجو نمودند و به دیگران اعتماد کردند با احتمال بیشتری نسبت به آنهایی که درگیر این شبکه حمایتی نبودند، تاب آور بودند.

اغلب، تاب آوری یک فرد به عناصر و عوامل متنوعی مشتمل بر مرحله رشد فردی، ویژگیهای فرهنگی و حاد یا مزمن بودن مشکلات و نابسامانی های زندگی او بستگی دارد. با وجود این بسیاری از مردان وزنان علیرغم وضعیتشان به سمت یک زندگی مولد و موثر رفته اند. با فهم چگونگی صورت گرفتن این موضوع، برنامه های پیشگیری می توانند فعالیتهایشان را با اتکاء به فاکتورهای مخافظت کننده در زندگی همه کودکان همراه کنند.

در تگزاس یک مطالعه روی دانش آموزانی انجام شد که علیرغم تمام فشارها و دسترسی به مواد اقدام به مصرف نکرده بودند. در این مطالعه فاکتورهای تاب آوری که شناسایی شدند شامل موارد زیر بود: موفقیت هایی تحصیلی، احساس امنیت در خانه، در میان همسایگان، در مدرسه، داشتن دوستانی که با والدیشان احساس همبستگی و صمیمت دارند،اسلحه حمل نمی کنند یا عضو هیچ دسته و باندی نیستند و داشتن والدینی که بطور منظم در فعالیتهای مدرسه شرکت می کنند.

در این مطالعه هم مشخص شد که فاکتورهای تاب آوری متعدد هستند و در حوزه های فردی، خانوادگی، گروه همسالان و اجتماعی قرار می گیرند. آگاهی فردی در طی مراحل تحصیل، ارتباط نزدیک در خانواده و شرکت در فعالیتهای مدرسه، عدم مصرف مواد در گروه همسالان ، توجه داشتن به خانواده و مدرسه،دوست نبودن با گروه ها و باندها همراه با مشارکت در فعالیتهای حمایتی مدرسه مهم هستند.جامعه و مدرسه نیز در فراهم کردن یک محیط سالم و رفاه اقتصادی برای اینکه جوان بتواند زندگی کند و نیز رابطه اش با مدرسه محکم شود اهمیت دارند.

به هر حال همه جوانان امروزه در موقعیت پر خطری قرار دارند. فاکتورهای اقتصادی، اجتماعی، قانونی و تاریخی همراه با چالش های دوران رشد و نوجوانی در ایجاد خطر مصرف مواد نقش دارند. وقتی والدین ، مدرسه و جامعه بطور موثر با هم همکاری کنند می توانند در پیشبرد اهداف پیشگیری از اعتیاد کمک کنند. پیشگیری موثر به تعهد و همکاری همه سطوح، یعنی والدین مدرسه و جامعه نیاز دارد.

کوتاه سخن اینکه، تاب آوری یک مفهوم امید بخش است که می تواند در برنامه های پیشگیری از اعتیاد مورد توجه و استفاده قرار گیرد. این صفت در همه فرهنگ های جهان وجود دارد و لازم است که در کشور ما هم مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد تا جایگاه خود را در روبکرد های پیشگیرانه به دست آورد. اگر به فرهنگ ایرانی رجوع کنیم خواهیم دید که تاب آوری چندان هم غریب و مهجور نیست.

اصطلاحات و کنایه های مثل پوست کلفت بودن، سگ جان بودن، بادنجان بم بودن و ... همان تاب آوری هستند. و به نظر می رسد تاب آوری درفرهنگ عامه پیش از آنکه یک صفت مثبت و پسندیده باشد، منفی و تحقیر شده است و گرنه چنین تعابیر طعنه آمیزی در مورد آن بکار نمی رفت. ازهمین رولازم است فرهنگ جامعه را به سوی نگرش مثبت نسبت به تاب آوری هدایت کرد.با همه اینها می توان به مصرعی از حافظ دلخوش داشت که: ((مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش)) و تاب آوری یعنی همین.

ادامه مطلب...
جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:50 عصر

تیک چیست؟
آیا تا به حال با افرادی مواجه شده اید که  در صحبت کردن ، مدام از کلمات یا واژه های بیجا و تکراری استفاده کنند؟ یا درصحبت کردن خود با دیگران آیا متوجه این موضوع هستید که مرتب واژه ای را که به هیچ وجه نیاز به گفتن آن نیست ، تکرا رمی کنید؟
به کار بردن مکرر واژه هایی مانند :  چیز؛  مثلاً ؛ به قول معروف ، و واقع  ،  به اصطلاح  و... را می توان از جمله مواردی ذکر کرد که بارها در گفت وگوهای افراد شنیده می شود. به کار بردن تکراری واژه ها دربرخی موارد موجب واکنش های منفی افراد می شود ؛ اما اغلب موارد ، طرف گفت وگو توجه چندانی به آن نمی کند .
تکان دادن غیر ارادی پا، بازی کردن و کندن موهای سر و صورت و ... نیز از موارد " رفتاری " است که برخی افراد از خود نشان می دهند.
بسیاری از والدین ومربیان تربیتی ، از پاره ای رفتارهای " شکلک گونه "  و یا  تکیه کلامهای تکراری و به اصطلاح تیک در فرزندشان شکایت دارند و از این مسئله ابراز نگرانی می کنند. باید گفت " تیک " نوعی پرش ناگهانی یا انقباض غیرارادی عصبی است که می تواند به صورت مزمن یا زودگذر درکلام یا رفتار ظاهر شود.
به طور کلی در هر دوشکل تیک کلامی و رفتاری ، با انواع ساده  و مرکب آن روبرو هستیم که مشخصه ی اصلی آن تکراری ، کلیشه ای  و ناموزون بودن آن است.
" تیک " ساده مدت کوتاهی به طول می انجامد و به ندرت بیشتر از یک ثانیه تداوم می یابد که در اغلب موارد بعد از چند هفته یاچند ماه خود به خود از بین می رود.
تیکهای حرکتی درنوع ساده شامل : چشمک زدن ، حرکات پرتابی کردن ، بالا انداختن شانه و حرکتهای شکلک گونه ی ناحیه ی صورت و رفتارهایی چون قیافه گرفتن ، رفتارهای آرایشی ، خودزنی ، گاز گرفتن خود ، بالاپریدن ، لمس کردن ، پا به زمین کوبیدن و یا بوییدن چیزی است.
تیکهای آوایی هم در نوع ساده آن می تواند شامل : صاف کردن گلو، سرفه ، بالا کشیدن بینی ، خرناس و درنوع پیچیده شامل : بیان یک جمله یا یک تکیه کلام و یا  یک  ناسزا باشد.
رفتار تیک گونه بیشتر در بین کودکان شایع است ، بررسی های انجام شده توسط انجمن روان شناسان آمریکا نشان می دهد که تقریباً سیزده  درصد از پسران و یازده  درصد از دختران به این عارضه دچار می شوند.

ادامه مطلب...

جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:49 عصر

لجبازی کودکان
اگر انتظارات والدین از کودکان منطقی باشد و وظایف ساده و آسانی برای آنها تعیین کنند، آنان نیز همکاری می‌کنند و رفتاری مطلوب نشان می‌دهند. کودکان برای کنار آمدن با دیگران به قوانین ساده و روشن نیازمند هستند. نباید از کودکان بخواهیم که هر آن‌چه ما می‌گوئیم انجام دهند. کودکان در سنین پیش‌دبستانی دوست دارند خودشان تصمیم بگیرند، انتخاب کنند و در کارهای مربوط به خود مستقل باشند. بنابر این تنها در مواردی کودک لجباز به‌شمار می‌آید که بیش از نیمی از دستورات را اطاعت نکند.
? چرا کودکان لجباز می‌شوند؟
وقتی کودکان درخواستی دارند و یا والدین آن‌ها را مجبور به انجام عملی برخلاف میلشان می‌کنند لجباز می‌شوند.گاهی توجه زیاد والدین به رفتارهای نامناسب کودکان سبب می‌شود که رفتارهای نادرست آنان تقویت شود،به‌طوری که کودکان به: دلیل آوردن، جر و بحث کردن، نق زدن، مجادله کردن و درخواست‌های مکرر متوسل می‌شوند. گاهی نیز علت لجبازی کودکان آن است که والدین در برابر لجبازی‌های آنان رفتار ثابتی ندارند مثلاً یک روز هیچ عکس‌العملی در برابر لجبازی نشان نمی‌دهند و روز دیگر از آنان می‌خواهند مطابق با خواسته والدینشان رفتار کنند. اگر همیشه با کودکان رفتار ثابتی داشته باشیم کمتر لجبازی می‌کنند. نحوه دستور دادن والدین نیز بسیار مو?ثر است. اگر والدین زیاد دستور بدهند کودکان زیاد دستور می‌دهند و از انجام دستورات خودداری می‌کنند. گاه، کودکان دستور را اجرا نمی‌کنند چون کسی به آنان یاد نداده است چگونه آن کار را انجام دهند مثلاً کودک طرز استفاده از قاشق و چنگال را نیاموخته است اما والدین توقع دارند آداب صحیح غذا خوردن را رعایت کند.

ادامه مطلب...

جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:48 عصر

اختلالات رفتاری کودکان
تعریف : رفتارهای گوناگون افراطی ، مزمن و انحرافی که گستره آن شامل رفتارهای تهاجمی یا برانگیختگی ناگهانی تا اعمال افسرده گونه و گوشه گیرانه می باشد و بروز آنها به دور از انتظار مشاهده کننده است بطوریکه وی آرزوی توقف اینگونه رفتارها را دارد .
اهمیت و ضرورت شناخت اختلالات رفتاری :
خارج شدن از مسیر طبیعی رشد و نرسیدن به کمال رشد .
توقف ترقی و پیشرفت فرد .
افزایش شیوع اختلالات رفتاری .
آسیب رساندن به خود یا دیگران .
هدر رفتن سرمایه های ملی ( آموزش ، تحصیل و بهداشت ... )
هدر رفتن سرمایه های انسانی .
اصلاح جامعه .

ادامه مطلب...

جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:47 عصر

چگونه با کودک از مرگ بگوییم
توضیح مرگ به کودکان یکی از سخت ترین کارها برای اولیاست، بخصوص هنگامی که خود آنها با غم مرگ عزیزی دست به گریبان هستند. اما مرگ یک بخش غیرقابل انکار از زندگی است و چه بخواهیم و چه نخواهیم، از خردسالی، کودکان نسبت به آن کنجکاو می شوند و به فهمیدن و پرسیدن درباره روشهایی که احساس غم مربوط به آن را به طور طبیعی نشان بدهد، علاقه مند هستند. شاید باعث تعجب باشد که بدانید حتی کودکان کم سن و سال هم از مرگ آگاه هستند. کودکان در قصه هایشان یا برنامه های تلویزیون از مرگ می شنوند، یا در اطراف خود حیوانات خانگی یا خیابانی مرده را می بینند. علی رغم این موارد، هیچ کدام از کودکان مفهوم مرگ را نمی دانند. آنها نمی توانند مفهوم همیشگی بودن مرگ را درک کنند و در عوض، آن را به عنوان یک اتفاق موقت و قابل برگشت در نظر می گیرند. آنها تصور می کنند که اجساد هنوز می خورند و می خوابند و کارهای همیشگی خود را انجام می دهند، فقط با این فرق که این کارها را یا در آسمانها و یا در زیر خاک انجام می دهند. حتی وقتی یکی از اولیا یا خواهران و برادران کودک در گذشته است او نمی تواند این اتفاق را برای آنها در نظر بگیرد.
واکنش کودکان نسبت به مـــرگ
اصلاً تعجب نکنید اگر کودک در آموزش مهارت توالت رفتن پسرفت کند یا نخواهد به مهد کودک همیشگی اش برود، چرا که کودک در جست وجوی علت پریشانی و غمگینی بزرگترها است و می خواهد بداند چرا برنامه روزمره اش تغییر کرده است. او با خودش فکر می کند چرا به ناگهان جهان اطرافش این همه نگران کننده شده است. از سوی دیگر، ممکن است کودکی هم باشد که اصلاً واکنشی به مرگ نشان ندهد یا گاه گاهی در بین شادی و خوشحالی های کودکانه اش به یاد آن بیفتد که این هم کاملاً طبیعی است و دلیل سنگدلی کودک نیست. اصولاً کودکان این مفهوم را کم کم و به آهستگی درک می کنند و نباید انتظار داشت که همه موضوع را در یک لحظه یا یک روز بفهمند و حتی بسیاری از آنها تا وقتی که کاملاً احساس امنیت نکنند، به احساس غم خود اجازه ظهور نمی دهند، یعنی فرایندی که ممکن است ماهها تا سالها به طول بینجامد، بخصوص اگر مرگ عزیزی را شاهد بوده باشند. بعضی از کودکان رفتارهایی انجام می دهند که به نظر عجیب می رسد؛ مثل بازیهای تشییع جنازه یا ادای مردن کسی را درآوردن. این هم امری طبیعی است، حتی اگر به نظر بزرگترها غیر معقول باشد. بنابراین این روش ابراز احساسات در مورد مرگ را نباید از کودک گرفت.
احساسات خود را در مورد مــــرگ توضیح بدهید

ادامه مطلب...

جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:46 عصر

چگونه با رفتــــارهای ناسازگارانه فـــــرزندان برخورد کنیم ؟
* اگر خود تحت فشارهای روانی ناشی از زندگی و کار قرار داریم و نمی توانیم رفتار و گفتار خود را کنترل کنیم، بهتر است قبل از انجام هر کاری در مورد فرزند به فکر روشی برای کنترل فشارهای خود باشیم که تحقیقات نشان داده است اگر والدین بتوانند برخی رفتارهای خود را تغییر دهند فرمانبری کودک بیشتر خواهد شد.
* افکار غلط و انحرافی درباره فرزند خود نداشته باشیم. مثلاً فرزندم این کار را می کند تا حرص مرا در بیاورد. یا او باعث تمام مشکلات در خانه است. چنین افکاری زمینه به وجود آمدن احساس بسیار بد را نسبت به فرزند مهیا می کند و یقیناً بر رفتار ما و او اثر منفی می گذارد.
* از ارائه دستورات مبهم، کلی و تکراری اجتناب کنیم. مثلاً به جای این که بگوییم «خودت را جمع و جور کن» شفاف و مشخص بگوییم که از او چه می خواهیم مثلاً دوست دارم تا پنج دقیقه دیگر دفتر و کتاب هایت را از وسط اتاق جمع کنی.
* به جای سخنرانی و بحث و جدل، کوتاه و مؤثر با لحنی محکم ولی در کمال آرامش به او گوشزد کنیم که رفتارش در ما چه تأثیری گذاشته و اگر از این رفتار خود دست برندارد چه عاقبتی در انتظار اوست.
* به یاد داشته باشیم عاقبتی را برای او مشخص کنیم که شدنی و کوتاه مدت باشد. مثلاً نگوییم « برای همیشه ازاین خانه خواهم رفت» یا «حق نداری از این به بعد تلویزیون تماشا کنی» بهتر است بگوییم امروز از دیدن این برنامه محروم هستی و یا این هفته تو را به پارک نمی برم.

ادامه مطلب...

جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 4:45 عصر

روشهای بهتر خوابیدن کودکان -فرزندان ناسازگار
1 - نقاشــــی کـــــردن خوابها:
هرگاه خواب ترسناکی کودک شما را اذیت می کند از او بخواهید آنچه را که در خواب دیده نقاشی کند. سپس بگذارید تمام چیزهایی را که در نقاشی اش کشیده برای شما توضیح دهد. پای حرفهای کودکتان بنشینید تا درباره هیولا یا صحنه ترسناکی که در خواب دیده است دقیقاً توضیح دهد. با این روش به تدریج تلخی آن خواب را از او بگیرید. وقتی کودک در روشنایی روز خواب بد خود را تعریف می کند وحشت و هراس آن کابوس رنگ می بازد و از بین می رود. همچنین کودک می تواند خوابهای قشنگ خود را هم نقاشی کند. به کمک ترسیم خوابهای قشنگ، بچه می تواند خواب خود را بسط دهد و شما هم بدین ترتیب می توانید از روی این رؤیاهای زیبا در شب های آینده قصه های خوبی برای او نقل کنید.
فرزندان ناسازگار
رفتارهــای ناسازگارانه:
رفتارهایی هستند که با نظر پدر و مادر ، اطرافیان و جامعه سازگاری ندارد. رفتار فرزندان ناسازگار احساس بسیار بدی را در اطرافیان ایجاد می کند به طوری که خود نیز تحت تأثیر واکنش های ناخوشایند آن، از سوی دیگران واقع می شوند.
انــــواع رفتــــارهای ناسازگارانه :
روانشناسان معمولاً رفتارهای ناسازگار را در سه طبقه تقسیم بندی می کنند: مقایسه و تحقیر و سرزنش کودک و ...

ادامه مطلب...

   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ