سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از ابلهى است پیش از توانا بودن شتابیدن ، و پس از فرصت داشتن درنگ ورزیدن . [نهج البلاغه]
 
جمعه 90 اردیبهشت 2 , ساعت 8:30 صبح

تنهایی عامل بیماری
نغمه های سکوت را به فهرست خطرات عاطفی ای که برای سلا مت زیان بارند اضافه کنید و پیوندهای نزدیک عاطفی را به فهرست عوامل حمایت کننده بیفزایید! تحقیقاتی که در دو دهه اخیر انجام شده و بیش از سی و هفت هزار نفر را شامل می شده، نشان می دهد که «انزوای اجتماعی» یعنی این احساس که کسی را ندارید تا احساسات خصوصی خود را با او در میان بگذارید یا تماس نزدیکی داشته باشید، احتمال ابتلا به بیماری یا مرگ را دو برابر می کند. گزارشی که اخیرا درمجله «Science» چاپ شد، چنین نتیجه می گیرد که انزوا به خودی خود «همان قدر در میزان مرگ ومیر تاثیر دارد که سیگار کشیدن، فشار خون بالا ، کلسترول بالا ، چاقی مفرط و انجام ندادن تمرینات جسمانی در این امر موثرند.»
در واقع عامل سیگار کشیدن، خطر مرگ را فقط به میزان ?/? برابر افزایش می دهد در حالی که عامل انزوای اجتماعی آن را به میزان ? برابر افزایش می دهد و به این ترتیب، آن را خطر بزرگتری برای سلا متی می سازد.
 ? انزوای اجتماعی و تفاوت های دو جنس
تاثیر انزوای اجتماعی بر مردان بیشتر از زنان است.  احتمال مرگ مردان منزوی، ? تا ? برابر از مردانی که پیوندهای نزدیک اجتماعی دارند، بیشتر است. برای زنان منزوی احتمال خطر ?/? برابر بیشتر از زنانی است که پیوندهای اجتماعی دارند. تفاوت میان مردان و زنان از نظر تاثیر انزوا، احتمالا به این دلیل است که ارتباط های زنان از نظر عاطفی صمیمی تر از مردان است. برای یک زن چند رشته معدود از این پیوندهای اجتماعی می تواند اطمینان بخش تر باشد، اما یک مرد همان تعداد اندک معاشران را ناکافی می شمارد.
چنانچه به تفاوت های جنسیتی در زندگی عاطفی نگاهی گذرا بیندازیم، مشخص می شود که این تفاوت ها در امر سست کردن پیوند زناشویی نقشی نهفته دارند. این یافته را مدنظر قرار دهید: «حتی پس از گذشت سی و پنج سال یا بیشتر از برقراری یک پیوند زناشویی، باز هم در نحوه نگرش به رویارویی های عاطفی میان زن و شوهر ، تفاوتی اساسی وجود دارد». به طور متوسط غوطه ور شدن در نزاع های جزئی اما ناخوشایند زندگی زناشویی برای زنان کمتر از مردان اهمیت دارد.
 ? تنهایی، معادل انزوا نیست


البته تنهایی معادل انزوا نیست. بسیاری از افرادی که به تنهایی زندگی می کنند یا با دوستان معدودی ارتباط دارند سلا مت و راضی هستند. بر عکس، این «احساس ذهنی» که فرد از دیگر افراد بریده شده است و هیچ کس را ندارد که به او رجوع کند، خطری برای سلا متی محسوب می شود. در پرتو انزوای فزاینده ای که به واسطه تماشای تلویزیون به تنهایی و دورافتادن از عادات اجتماعی ای چون رفتن به باشگاه های مختلف و انجام دیدارهایی در سطح جامعه شهری جدید پدید آمده است این یافته نگران کننده است.
قدرتمندی انزوا به عنوان یک عامل خطرساز در مرگ و میر و نیروهای شفابخش پیوندهای نزدیک را می توان در تحقیقی ملا حظه کرد که بر یک صد نفر از بیمارانی که تحت عمل پیوند مغز استخوان قرار گرفته بودند انجام شد. ?? درصد بیمارانی که احساس می کردند از طرف همسر، خانواده یا دوستان خود از حمایت عاطفی قوی برخوردارند، دو سال پس از عمل پیوند مغز استخوان همچنان زنده بودند، در حالی که فقط ?? درصد این بیماران که به میزان کمی از چنین حمایت هایی برخوردار بودند به زندگی خود ادامه می دادند.
? نیروی شفابخش حمایت عاطفی از طریق نوشتن
یکی از روانشناسان دانشگاه کالیفرنیا در مجموعه ای از چند آزمایش نشان داده است که واداشتن افراد به صحبت کردن درباره افکاری که آنان را آزار می دهد، تاثیر پزشکی سودمندی دارد.
روش او به نحو قابل توجهی ساده است. او از مردم می خواهد تا به مدت ? روز یا بیشتر، هر روز پانزده الی بیست دقیقه درباره آسیب رسان ترین تجربه کل زندگی خود یا برخی نگرانی های فشارآور در آن لحظه مطلبی بنویسند.
تاثیر ناب این بازگویی ها بسیار تکان دهنده است. بهبود کارکرد سیستم ایمنی بدن، کاهش چشمگیر مراجعه به مرکز بهداشت در عرض شش ماه بعد، غیبت کمتر در سرکار و حتی بهبود یافتن کارکرد آنزیم کبدی از آن جمله اند. علاوه بر آن کسانی که نوشته هایشان بیشتر از سایرین از وجود احساسات مغشوش و دردناک در ایشان شکایت داشت، از نظر کارکرد سیستم ایمنی بدن خود بهبود بیشتری پیدا کردند. از این مطالعات، الگوی مشخصی به عنوان «سالم ترین» راه تخلیه احساسات مساله ساز هویدا شد. به این صورت که ابتدا بسته به موضوع نوشته، فرد اندوه، اضطراب یا خشم خود را به شدت بیان می کند; سپس ظرف روزهای بعد، نوشته او حالتی روایتگرانه پیدا می کند و در آسیب یا رنج خود، معنایی نهفته را کشف می کند. فرآیند مذکور مشابه عملی است که افراد در دوره روان درمانی هنگام جست وجو برای یافتن راه حل مشکلات خود انجام می دهند. در واقع یافته های این روانشناس، دلیلی ارائه می کند که چرا بیمارانی که علاوه بر عمل جراحی یا مداوای دارویی، تحت روان درمانی نیز قرار می گیرند، در مقایسه با کسانی که صرفا مورد مداوای پزشکی قرار می گیرند، به لحاظ وضعیت جسمانی وضعیت بهتری دارند. یکی از نیازهای روانی آدمی اساسا «گفتن و بیان کردن» خویش است.
در هنگام فشار روانی این نیاز شدیدتر می شود و در صورت داشتن انزوای اجتماعی باز هم شدیدتر.
لذا وقتی می نویسیم، در واقع «می گوئیم و بیان می کنیم»; با این فرق که مخاطب ما - کاغذ- خاموش اما رازدارتر است. توماس دلف می نویسد: «نوشتن برای به یادآوردن نیست، برای فراموش کردن است.»
نکته نهایی این که ازدواج به دلیل فراهم آوردن حمایت عاطفی و اجتماعی برای فرد، اغلب به عنوان محافظی برای سلا مت در نظر گرفته می شود. تنهایی یا «دل شکستگی» عامل خطرزایی برای بیماریهای قلبی است، زیرا افراد بیوه، طلا ق گرفته و مجرد بیش از افراد متاهل، براثر بیماریهای قلبی می میرند. اما تحقیقات جدیدتر نشان داده است کسانی که تا میانسالی ازدواج نکرده اند در زمینه مرگ پیش از ?? سالگی در معرض خطر کمتری قرار دارند و تفاوت در میزان مرگ افراد متاهل و طلا ق گرفته مربوط به ویژگی های شخصیتی آنان است. ازدواج باتمام محاسن، احتمالا به خودی خود موجب حفظ سلا مت نمی شود.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ