سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدای سبحان، هر آن که را دینش استوار ودستانش گشوده باشد، دوست دارد . [امام علی علیه السلام]
 
سه شنبه 90 اردیبهشت 6 , ساعت 3:3 عصر

عقب ماندگی ذهنی ـ mental retardation
عقبماندگی ذهنی توان هوشی کمتر از میانگین جامعه (ضریب هوشی کمتر از 70) که با یک آزمون استاندارد ضریب هوشی سنجیده میشود. ضریب هوشی 130-80 طبیعی در نظر گرفته میشود؛ میانگین طبیعی 100 است. اختلال عملکرد هوشی منجر به عدم توانایی فرد در انجام مسؤولیتهای عادی زندگی میگردد.

 عقبماندگی ذهنی به چهار گروه خفیف (ضریب هوشی 70-50)، متوسط (ضریب هوشی 49-35)، شدید (ضریب هوشی 34-20) و بسیار شدید (ضریب هوشی کمتر از 20) تقسیمبندی میگردد. عقبماندگی خفیف شایعترین نوع است.
علایم شایع:
عقبماندگی ذهنی خفیف در بسیاری از موارد تا هنگامی ورود کودک به مدرسه تشخیص داده نمیشوند. فعالیتهای ذهنی نظیر ریاضیات و حساب کُندتر از معمول انجام میشود، توانایی خواندن مختل بوده و هیجانات کودک ممکن است بچهگانهتر از سن واقعیاش باشد. کودک ممکن است فعالتر از حد معمول بوده و یا حرکات غیرارادی مکرر داشته باشد. بیمار ممکن است دچار تأخیر تکاملی بهصورت مشکلات تکلم و زبان، تأخیر در مهارتهای حرکتی، نقایص حسی (کُندی در پاسخ دادن به مردم، صداها، اسباببازیها یا غیره)، یا اختلالات عصبی باشد. تشنج، بیاختیاری مدفوع و ادرار و مشکلات شنوایی نیز ممکن است وجود داشته باشد. عقبماندگی شدید و بسیار شدید اغلب در بدو تولد تشخیص داده میشوند.
علل بیماری:
0. اختلالات ژنتیکی ـ مادرزادی متابولیسم یا اختلالات کروموزومی. نشانگان داون شایعترین اختلالات کروموزومی عامل عقبماندگی ذهنی است.
0. عفونتهای مادرزادی داخل رحمی، اختلال خونرسانی جفت به جنین، عوارض بارداری (عفونتها، پرهاکلامپسی، اکلامپسی، مصرف الکل یا داروها توسط مادر یا سوءتغذیه مادر
0. قبل از تولد ـ زودرس یا دیررس بودن نوزاد، آسیبهای حین تولد و اختلالات متابولیک
0. پس از تولد ـ اختلالات متابولیک یا غددی، عفونتها، صدمات، عوامل سمی یا سایر علل آسیب مغزی، سوءرفتار با کودک
عوامل افزایشدهنده خطر:
0. سابقه خانوادگی عقبماندگی ذهنی:
1. ?. مراقبتهای پیش از زایمانی ضعیف در مورد مادر
2. ?. وضعیت اجتماعیـ اقتصادی نامطلوب خانواده
پیشگیری:


0. در بعضی موارد، علت شناسایی نشده و پیشگیری خاصی وجود ندارد.
1. ?. مشاوره ژنتیک و تشخیص ژنتیکی قبل از زایمان ممکن است در بعضی موارد کمککننده باشد.
2. ?. مراقبتهای پیش از زایمانی مناسب و خودداری مادر از سوءمصرف الکل یا داروها نیز کمککننده است.
3. ?. درمانها و فنآوریهای جدیدی در دست بررسی است که ممکن است میزان بروز عقبماندگی ذهنی را کاهش دهد.
عواقب موردانتظار:
0. افراد دچار عقبماندگی شدید یا بسیار شدید معمولاً نیازمند مراقبت دایمی هستند.
1. ?. افراد دچار عقبماندگی خفیف، قابلیت فراگیری برای اداره یک زندگی مفید و بدون وابستگی به دیگران را دارا هستند
2. ?. افراد دچار عقبماندگی متوسط آموزشپذیر هستند، ولی اغلب نیازمند مراقبتهای حفاظتی (نظیر خانه گروهی) میباشند.
عوارض احتمالی:
0. مشکلات روانی و رفتاری در کودکان
1. ?. سوءاستفاده از فرد دچار عقبماندگی از جمله سوءاستفاده جنسی
2. ?. تحمیل استرس به خانواده برای تطبیق دادن خود با فرد دچار عقبماندگی ذهنی
درمان:
0. اقدامات تشخیصی شامل مشاهده نشانههای عقبماندگی در فرد توسط اعضای خانواده است.
1. ?. معاینه فیزیکی و آزمونهای هوش توسط یک پزشک در مرحله بعد
2. ?. بیشتر خانوادهها چنین کودکانی را در منزل نگهداری میکنند.
3. ?. تمرینهای ویژه، آموزش و اصلاح رفتار باعث افزایش مهارتهای کودک خواهد شد. عقبماندگی قابل برگشت نیست، ولی باید سعی شود تا قابلیتهای کودک به حداکثر برسد
4. ?. حمایتهای خانواده از کودک در این زمینه حیاتی است؛ درمان در جهت آموزش به خانواده در مورد چگونگی پذیرفتن و تطبیق دادن خود با خواستههای کودک و فعالیتهای زمانبر لازم برای مراقبت چنین کودکانی سودمند خواهد بود
داروها:
پزشک ممکن است داروهایی برای درمان مشکلات طبی همراه تجویز نمایید مثلاً داروهای ضدتشنج برای موارد تشنج. در مجموع مراقبت افراد عقبمانده بیشتر آموزشی است نه طبی.
فعالیت:
فعالیت تا حدی که وضعیت فیزیکی کودک اجازه میدهد.
رژیم غذائی:
رژیم خاصی نیاز نیست.
در این شرایط به پزشک خود مراجعه نمائید:
نگرانی در مورد روند تکاملی کودک خود، بروز هرگونه علایم جدید یا غیرمعمول در کودک پس از تشخیص عقبماندگی ذهنی یا ناتوانی شما در تطبیق دادن خود با وضعیت کودک.
علل فرهنگى
ضعف پایه درسى
گاهى عقبماندگى درسى بدانخاطر است که کودک پایه علمى ندارد و درس او در کلاسهاى قبلى ضعیف بوده است.مثلاً حروف شناسى بلد نیست و یا در کلاسهاى قبلى براثر توصیهها و سفارشها درس نخوانده و نفهمیده قبول شده و به کلاس بالاتر ارتقاء یافته است

کمکهاى ناروا
برخى از مادران و پدران دلسوزىهاى بیحسابى در رابطه با کودک دارند. مىخواهند به او محبت کنند ولى نمىدانند چگونه و به چه صورتی. بهمین نظر مثلاً مشق کودک را براى او مىنویسند، مسائل ریاضى او را حل مىکنندو...
ضعف روش
گاهى عقبماندگى شاگرد در دروس بعلت روش غلط تدریس است و یا روشى را که او در مدرسه براى تدریس به کار مىبرد با روش والدین کودک که با او کار مىکنند مباین است همچنین ممکن است روشهاى تدریس با ویژگىهاى روانى و فکرى کودکان منطبق نباشد و این در کار و تلاش شاگرد اثرى منفى برجاى بگذارد.
نیمهوقت بودن مدارس
این هم مسأله قابل ذکرى است که برخى از دانشآموزان در مدارس نیمهوقت درس مىخوانند و یا در روز فقط ? ساعت درس مىخوانند، آنهم در شرایطى غیرعادی، در کلاسى شلوغ، با معلمى کماطلاع و یا بىحوصله.
کثرت عدٌه در کلاس
براین مشکل کثرت عده شاگردان، شلوغىآنها، ضعف معلم در اداره کلاس را هم باید افزود. بهنگامى که عدٌه دانشآموزان کلاس بسیار، هوا نامطبوع و فشار و درگیرى و سروصدا زیاد باشد معلم دیگر نمىتواند نقش معلمى را درباره شاگردان ایفا کند. او همچون مبصرى خواهد بود که به ساکت داشتن شاگردان مشغول است.

تعویض معلم
مدارسى وجود دارند که تا چندماه از سال برایشان معلمى نیست و تازه روزى هم که معلم مىآید ممکن است در طول مدت سال تحصیلى چندبار جابجا شود. در فاصله غیبت معلم براى تدریس و یا سرپرستى شاگردان امروز مدیر، فردا ناظم، پسفردا دانشآموزى از کلاس بالاتر اعزام مىشود. وانگهى معلمى که جدیداً وارد کلاس شده معلوم نیست صلاحیت و آمادگى کافى براى تدریس داشته باشد
روش امتحان
در مواردى ممکن است کودک عقبمانده نباشد ولى روش امتحان بگونهاى باشد که طفل را به چنان شرایط و موقعیتى بکشاند. مثل سختگیرى در امتحان، نامفهوم و یا غیراستاندارد بودن سؤالات
پائینبودن سطح فرهنگى والدین
برخى از والدین فرزندانى دارند که از نظر درسى متوسط و یا اندکى ضعیفند. اگر تلاش و کوشش مستمر ولى اندکى دربارهشان بعمل آید خواهند توانست خود را همسطح دیگر شاگردان کنند. ولى متأسفانه بعلت بیسوادى والدین و یا پائینبودن سطح تحصیلات و اطلاعات آنها قادر نیستند به فرزندان خویش کمک کنند
اختلال در یادگیرى
کودکانى را مىشناسیم که در یادگیرى اختلالاتى دارند، دچار مشکل نارساخوانى هستند، اشکالى در دریافت مطالب دارند، نارسانویسى دارند، براى آنها مشکل تشخیص کلمات وجود دارد. و... این امر در عقبماندگیشان اثر گذاشته است


دیگر عوامل
- نفرت از معلم و عدماعتماد به او بهرعلتى که پدید آمده باشد.
- تأخیرهاى مکرر کودک در ورود به مدرسه و یا غیبتهاى مکرر او از مدرسه بهرعلت و انگیزه
- بىتوجهى معلم به کار و برنامه کودک بخاطر بىمیلى به شغل معلمى و یا اختلاف حساب با شاگرد و خانواده او، یا عدم کفایت حقوق، بىحوصلگی، بى مطالعگى و ...
- وقفه در تحصیل کودک بهرعلت که بگفته عوام سبب آن خواهد شد که پشت کودک باد بخورد
- سنگینى برنامه که براى مقاطع معین غیرقابل تحمل باشد و باعث آن گردد که کودک درس را نفهمد.
- محیط نامناسب مدرسه از نظر اخلاق و رفتار شاگردان و یا کارکنان.
- اعزام پیشرس کودک به مدرسه که سبب بروز اختلال در امور تحصیلى مىشود.
علل زیستى – جسمانى
خود سبب عدم توانائى در کار و حرکت مىشود. برخى از کودکان از لحاظ جسمانى توانائى و آمادگى کافى براى انجام کارهاى مدرسه را ندارند. انگشتان آنها هنوز آمادگى ندارند که قلم را در دست نگهدارند و این خود عامل عقبماندگى مىشود.
کندى واکنش جسمانى
بگونهاى که امکان تحرک و جابجائى و یا سرعت انتقال فرد دچار صدمه و مخاطره شود و کودک آن جهش و حرکت لازم را براى انجام دادن کارهاى درسى نداشته باشد. و یا در کوک مشکلات حرکتی، تأخیرهاى حرکتى و یا اختلالات حرکتى باشد
نارسائىهاى عضوى
نارسائىهاى عضوى مثل ضعف در بینائى یا شنوائى کودک. برخى از کودکان در بینائى نقص دارند مثلاً دچار دوربینی، نزدیکبینی، کورىرنگ و ... هستند. برخى دیگر نقص در شنوائى دارند. خوب نمىشنوند و یا نسبت به حروف خاصى کرند مثلاً لغت اسب را است مىشنوند و یا لغت راه را ماه مىشنوند. همچنین ممکن است نقص در تکلٌم و گفتار، اشکال در هجىکردن و بدنبال آن نوشتن بعلت تحول در زبان، تأخیر درآن، اشکال در جنبههاى حسی، حرکتی، لمسى و نیز اختلال در حواس داشته باشند.
خستگىهاى مزمن
ناشى از بیمارىهاى سخت و شدید و کار و تلاش مستمر خود از عوامل دیگر عقبماندگى است. کودکى که پرتلاش و بیقرار است، خواه بعلت شیطنت و خواه بعلت بیماری، توان کافى براى درس و کار و تحصیل ندارد. البته عدمتعادل در تغذیه و کار هم در این مورد مؤثر است بدین معنى که میزان غذا با میزان کار بدن تناسب ندارد
اختلالات جسمى – زیستى
ناشى از طرزکار و ترشح نامتعادل غدٌههائى چون تیروئید و هیپوفیز در این زمینه مؤثرند و نمىگذارند که فرد وضعى عادى در کار و تلاش داشته باشد و این خود سبب کندىکار و تحصیل مىشود. یا اختلال در خواب و استراحت که حال درسخواندن را از او مىگیرد و سخت بىقرارش مىکند و نیز اختلال در وضع بلوغ بویژه بروز بلوغ زودرس.
خونریزهاى زیاد
بویژه خونریزىهاى داخلى جمجمه، کبودشدن بدن، تشنج در این زمینه، ضربات وارده به جمجمه، و یا تکانهاى شدید سر و مغز خود عاملى براى عقبماندگى درسى است، نه بصورت مستقیم بلکه بصورت غیرمستقیم بدینمعنى که توان کار و حرکت کافى و حتى فعالیتهاى مناسب مغزى را از آدمى سلب مىکند. آسیبهاى مغزى و ضایعات آن همه گاه مسأله آفرینند
ضعف مزاج و اعصاب
که خود حال و توان کار و فعالیت را از آدمى سلب مىکند و در رفتار و عمل مؤثر است. بویژه که این حالت با خستگىهاى مفرط و یا جنبههاى فیزیولوژیک مثل بلوغ زودرس آمیخته و با آن همراه باشد. و نیز ضعف اعصاب که خود سبب بىحوصلگىها، خشمها، زودرنجىها و رها کردن هدف است.
عوامل دیگر
و بالاخره اگر بخواهیم فهرستى از علل عقبماندگى درسى تنها در بعد زیستى جسمانى تهیه کنیم ناگزیر باید از عواملى دیگر هم نام ببریم چون نقص در بهداشت عمومى بدن، عدمکنترل بدن بعلت تشنجات، وجود نقایصى دربدن، تشنج اعضاء که در پارهاى موارد بعلت مصرف تالیدومیدها در دوران باردارى است، وجود بیمارىهائى چون صرع به صورت خفیف یا شدید که هم گرفتار کنندهاند و هم مایه احساس خجلت و شرمساری، بىنظمىهاى عصبى در افراد، ضعف استعدادهاى حسى در کودکان، عدم کنترل چشمی، عدم درک اشکال، عدم تعادل بین توانائىهاى بینائى و حرکتی، حتى کمى سنٌ و عجله والدین در فرستادن کودک به مدرسه، وضع نشستن افراد و استقرار آنها در کلاس و ... که هریک از اینها به نحوى در عقبماندگىها مؤثرند و طفل گرفتار مستحق سرزنش و توبیخ براى آن نیست. والدین و مربیان بیش از اینکه به سرزنش و تنبیه کودک براى رفع عقبماندگى بپردازند باید به درمان ورفع عیب او توجه کنند.
ناشنوایی و اختلال در شنوایی
شرح بیماری
ناشنوایی‌ و اختلال‌ در شنوایی‌ عبارت‌ است‌ از کاهش‌ توانایی‌ یا ناتوانی‌ کامل‌ در شنیدن‌. ناشنوایی‌ می‌تواند به‌ علت‌ مشکل‌ در استخوان‌های‌ کوچک‌ موجود در گوش‌ میانی‌ که‌ صدا را انتقال‌ می‌دهند یا مشکل‌ در شاخه‌های‌ عصب‌هشتم‌ مغزی‌ که‌ صدا را به‌ مغز انتقال‌ می‌دهند باشد. بنابراین‌ دو نوع‌ ناشنوایی‌ وجود دارد:
• ناشنوایی‌ انتقالی‌ ، که‌ در آن‌ استخوان‌های‌ کوچک‌ موجود در گوش‌ میانی‌ تخریب‌ می‌شوند و صدا را انتقال‌ نمی‌دهند «اتواسکلروز).
• ناشنوایی‌ حسی‌ ـ عصبی ‌، که‌ در آن‌ عصب‌ هشتم‌ مغزی‌ «عصب‌ شنوایی‌) اغلب‌ به‌ دلایل‌ ناشناخته‌ آسیب‌ می‌بینید.ناشنوایی‌ مختلط‌، شامل‌ هر دو نوع‌ ناشنوایی‌ انتقالی‌ و حسی‌ ـ عصبی‌ میباشد.

علایم‌ شایع‌
• در شیرخوار:پاسخ‌ ندادن‌ به‌ صداهای‌ محیط‌، خصوصاً صداهایی‌ که‌ قاعدتاً باید شیرخوار را از جا بپرانند.
• در افراد مسن‌: مشکل‌ داشتن‌ در افتراق‌ (گوش‌ دادن‌ انتخابی‌ به‌) صداهای‌ محیط‌ اطراف‌
• وزوز گوش‌، سرگیجه‌، درد
• بلند کردن‌ صدای‌ رادیو یا تلویزیون‌
علل‌
• مادرزادی‌ در اثر توارث‌ ژنتیکی‌ غالب‌ یا مغلوب‌
• عفونت‌های‌ مزمن‌ گوش‌ میانی‌ یا گسترش‌ عفونت‌ به‌ گوش‌ داخلی‌
• تولید موم‌ گوش‌ به‌ مقدار زیاد
• اختلالات‌ رگ‌های‌ خونی‌ ، از جمله‌ بالا بودن‌ فشارخون‌
• صدمه‌ به‌ سر
تومور
• لخته‌های‌ خونی‌ که‌ به‌ رگ‌های‌ کوچک‌ تغذیه‌کننده‌ عصب‌ شنوایی‌ می‌روند.
• مولتیپل‌ اسکلروز (ام‌.اس‌)

سیفلیس‌
• اختلالات‌ انعقاد خون‌
• عفونت‌ ویروسی‌ مثل‌ اوریون‌
• قرار گرفتن‌ طولانی‌ مدت‌ در معرض‌ صداهای‌ 85 دسی‌بل‌ یا قوی‌تر
• بالا رفتن‌ سن‌. اکثر افراد بالای‌ 65 سال‌ در شنیدن‌ صداهای‌ زیر (با فرکانس‌ بالا) مشکل‌ دارند.
عوامل‌ افزایش‌ دهنده‌ خطر
• سابقه‌ خانوادگی‌ ناشنوایی‌ مادرزادی‌ یا اکتسابی‌
• مصرف‌ داروهایی‌ مثل‌ ضد التهاب‌های‌ غیراستروییدی‌، سیس‌ پلاتین‌ ، اریترومایسین‌ها، جنتامایسین ‌، استرپتومایسین ‌، توبرامایسین ، کینین ‌، فوروسماید ، اسید اتاکرینیک‌ ، یا دوزهای‌ بالای‌ آسپیرین‌، و سایر داروها
• افرادی‌ که‌ در مشاغلی‌ مشغول‌ به‌ کار هستند یا تفریحاتی‌ دارند که‌ سطح‌ صدا در آنها بالا است‌، مثل‌ نواختن‌ موسیقی‌های‌ سنگین‌ یا کارگرانی‌ که‌ با مته‌های‌ بادی‌ قوی‌ آسفالت‌ خیابان‌ را می‌کنند.
پیشگیری‌
• از مصرف‌ طولانی‌مدت‌ یا مصرف‌ مقادیر بالاتر از دوزهای‌ طبیعی‌ داروهایی‌ که‌ باعث‌ ناشنوایی‌ می‌شوند خودداری‌ کنید.
• در صورت‌ وجود بیماری‌های‌ زمینه‌ساز ناشنوایی‌، خصوصاً عفونت‌های‌ گوش‌ و مشکلات‌ آلرژیک‌ و تنفسی‌، به‌ پزشک‌ مراجعه‌ کنید.
• از قرار گرفتن‌ طولانی‌مدت‌ در معرض‌ صدای‌ بلند خودداری‌ کنید. اگر چاره‌ای‌ نیست‌، از محافظ‌های‌ مناسب‌ گوش‌ استفاده‌ نمایید.
عواقب‌ مورد انتظار
• بعضی‌ از موارد ناشنوایی‌ انتقالی‌ را می‌توان‌ با جراحی‌ درمان‌ کرد. ناشنوایی‌ ناشی‌ از قرار گرفتن‌ طولانی‌مدت‌ در معرض‌ صدای‌ بلند نیز گاهی‌ با حذف‌ صدا برطرف‌ می‌شود. اما سایر انواع‌ ناشنوایی‌ معمولاً دایمی‌ هستند.
عوارض‌ احتمالی‌
• ناشنوایی‌ دایمی‌
• تأخیر در کسب‌ توانایی‌ها و مهارت‌های‌ زبانی‌ در کودکان‌
• تأثیرات‌ عاطفی‌ ناشنوایی‌
درمان‌
اصول‌ کلی‌
• شنوایی‌ سنجی‌ و آزمون‌های‌ شنوایی‌ با یک‌ دیاپازون‌ (آزمون‌ رینه‌) برای‌ تشخیص‌ اختلالات‌ شنوایی‌. با کمک‌ این‌ بررسی‌ها می‌توان‌ شدت‌ و الگوی‌ هرگونه‌ مشکل‌ شنوایی‌ و نوع‌ ناشنوایی‌ (انتقالی‌ یا حسی‌ ـ عصبی‌) را تعیین‌ کرد.
• با انجام‌ کارهای‌ نسبتاً ساده‌ مثل‌ در آوردن‌ موم‌ گوش‌ یا ترمیم‌ پارگی‌ پرده‌ گوش‌ ممکن‌ است‌ مشکل‌ شنوایی‌ برطرف‌ شود.
• اگر ناشنوایی‌ به‌ داروها مربوط‌ باشد، تغییر در دوزاژ با قطع‌ مصرف‌ دارو ممکن‌ است‌ کمک‌کننده‌ باشد.
• گاهی‌ جراحی‌ برای‌ ناشنوایی‌ از نوع‌ انتقالی‌ اگر ناشنوایی‌ دایمی‌ یا ناتوان‌کننده‌ باشد:
• زبان‌ علامتی‌ با دست‌ و مهارت‌های‌ لب‌ خوانی‌ را فرا بگیرید.
• در صورت‌ توصیه‌، از سمعک‌ استفاده‌ کنید و کار با آن‌ را یاد بگیرید.
• در صورت‌ لزوم‌، گفتار درمانی‌ و بازتوانی‌ گفتاری‌
• در صورت‌ امکان‌، از وسایل‌ مخصوص‌ برای‌ تلفن‌ خود استفاده‌ کنید.
• وسوسه‌ گوشه‌گیری‌ اجتماعی‌ به‌ خاطر مشکل‌ شنوایی‌ را از خود دور کنید. انزوا باعث‌ بیشتر شدن‌ مشکلات‌ ارتباطی‌ و سَرخوردگی‌ می‌شود، و سازگاری‌ را نیز مشکل‌تر می‌کند.
داروها
• آنتی‌بیوتیک‌ها، اگر عفونت‌ وجود داشته‌ باشد.
• داروهای‌ دکونژستان‌ برای‌ سایر عفونت‌های‌ گوش‌
• درمان‌ استرویید برای‌ ناشنوایی‌ حسی‌ ـ عصبی‌ ناگهانی‌ و بدون‌ علت‌ مشخص‌
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری محدودیتی‌ برای‌ آن‌ وجود ندارد.

رژیم‌ غذایی‌
• رژیم‌ خاصی‌ توصیه‌ نمی‌شود.
• درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
• اگر احتمال‌ می‌دهید که‌ دچار مشکل‌ در شنوایی‌ شده‌اید، خصوصاً اگر تازگی‌ها مجبور شده‌اید مرتباً از دیگران‌ بخواهید که‌ گفته‌های‌ خود را تکرار کنند یا اعضای‌ خانواده‌تان‌ مرتباً از شما می‌پرسند که‌ آیا خوب‌ می‌شوید یا خیر.
• اگر یکی‌ از اعضای‌ خانواده‌تان‌ علایم‌ ناشنوایی‌ را پیدا کرده‌ باشد.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ